شهادت امام جواد ع - 8

شهادت امام جواد ع - 8

شهادت امام جواد ع - 8

شهادت امام جواد ع - 8

شهادت امام جواد ع - 8
شهادت امام جواد ع - 8
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از اشك عزا ديده ‏ها درياست ماتم جواد يا غم زهراست در حجره‏ ى غم جان دهد مظلوم فرزند رضا حجت معصوم

از اشك عزا ديده ‏ها درياست
ماتم جواد يا غم زهراست

در حجره‏ ى غم جان دهد مظلوم
فرزند رضا حجت معصوم

مى‏ رسد به گوش ناله ‏ى مغموم
اين زمزمه‏ ى غربت مولاست

زهر ستم و خصم بد بنياد
زد به خرمنش شعله ‏ى بيداد

مرغ حق چرا از نفس افتاد
تشنه لب چرا كوثر طاهاست

يارو همدمش دشمن جانش
ظلم آشكار زهر پنهانش

آتش زده بر جان سوزانش
اين نه همسر است خصم بى پروا است

اين نور خداست آخر ام الفضل
اين ابن الرضاست آخر ام الفضل

خون به دل چراست آخر ام الفضل
از زهر و عطش در دلش غوغاست


تعداد بازديد : 199
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:23
نویسنده:
نظرات(0)
گلهاى زهرا شد همه پرپر ز بيداد در كربلا و سامرا، در طوس و بغداد نالد هميشه بلبل، از داغ اين همه گل

گلهاى زهرا شد همه پرپر ز بيداد
در كربلا و سامرا، در طوس و بغداد
نالد هميشه بلبل، از داغ اين همه گل

بقية الله، آجرك الله

بغداد يك بار دگر در غم نشسته
با ناله‏ هاى دجله در ماتم نشسته
شراره در نهاد است، غمزده ‏ى جواد است

بقية الله، آجرك الله

با آن كه همچون غنچه‏ اى خون شد دل او
شريك زندگانيش شد قاتل او
شكوفه‏ ى ولايت، پرپر شد از جنايت

بقية الله، آجرك الله

در حجره ‏ى در بسته مى ‏سوزد تمامى
جانش ز زهر و پيكرش از تشنه كامى
رمق به جان ندارد، لب تشنه جان سپارد

بقية الله، آجرك الله

اعدا دگر طرحى چو عاشورا فكندند
بر بام خانه پيكر او را فكندند
جسمش بنفشه فام است سه روزى روى بام است

بقية الله، آجرك الله

اين كشته‏ اى كه تشنه لب همچون حسين است
شهيد بغداد و غريب كاظمين است
سلام ما به قبر او به جلوه‏ هاى صبر او

بقية الله، آجرك الله
عالم سيه پوش غمش بر دل نشسته ماتمش
بقية الله، آجرك الله


تعداد بازديد : 121
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:22
نویسنده:
نظرات(0)
اى تجلى غربت عالم (2) كه غريبى در خانه‏ ى خود هم (2) آن كه بود، محرمت، قاتلت شد همسرت (2) در غم ماتم

اى تجلى غربت عالم (2)
كه غريبى در خانه‏ ى خود هم (2)
آن كه بود، محرمت، قاتلت شد همسرت (2)
در غم ماتمت، در عزا شد مادرت
( يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)
ديده‏ ى كوثر، بر تو خون باريد(2)
ناله زد مادر، تا كه نعشت ديد(2)
گريه كرد، آسمان، در عزايت اى غريب (2)
ضجه زن، حوريان، از برايت اى غريب
( يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)
قبله ‏ى دلها، كاظمين تو(2)
واى از آن آه يا حسين تو(2)
غصه ‏ى كربلا، ماتم كوى بلا(2)
اين همه، از جفا، قتل تو كرده روا
(يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)


تعداد بازديد : 197
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:21
نویسنده:
نظرات(0)
روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست عشق خدا پسر فاطمه ابن الرضاست مقتل او منزلش شد بسكه يار ما غريب اس

روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست
عشق خدا پسر فاطمه ابن الرضاست

مقتل او منزلش شد بسكه يار ما غريب است
همسر او قاتلش شد ذكر او امن يجيب است

يا رضا جان يا رضا جان.... يا رضا جان
قاتل او كف زنان به مرگ او بنگرد

سوز عطش طاقت از پيكر او ميبرد
جسم اين جان روى خاك حجره افتاد

در جوانى همچو زهرا جان به جانان ارمغان داد
يا رضا جان يا رضا جان.... يا رضا جان

روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست
عشق خدا پسر فاطمه ابن الرضاست

مقطع او منزلش شد بسكه يار ما غريب است
همسر او قاتلش شد ذكر او ام يجيب است


تعداد بازديد : 183
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:21
نویسنده:
نظرات(0)
كيستم من مظهر جود خداى مهربانم نهمين آئينه دار خاتم پيغمبرانم هشتمين آلاله‏ ى باغ ولاى مرتضايم گوه

كيستم من مظهر جود خداى مهربانم
نهمين آئينه دار خاتم پيغمبرانم

هشتمين آلاله‏ ى باغ ولاى مرتضايم
گوهر درياى عصمت من جواد بن رضايم

بعد موسى جرعه نوش باده ‏ى جام طهورم
اولين فرزند دلبند رضا در شهر نورم

لاله‏ اى بودم كه كرده داغ مادر، خون دل من
شوهرى هستم كه باشد همسر من قاتل من

در سنين نوجوانى همسر نامهربانم
داد زهرى كز شرارش سوخت مغز استخوانم

من درون خانه بودم او به پشت درب خانه
مى‏ زدم من ناله از دل، مى‏ زد او چنگ و چغانه

در كوير تشنه كامى داد از كين زهر نابم
تشنه لب گشتم نداد آن بى حيا يك جرعه آبم

هر زمان از پرده دل ناله از اغيار كردم
يادى از ناله‏ ى بين در و ديوار كردم

بس كه خون دل ز دست همسر نااهل خوردم
در سنين نوجوانى همچو مادر جان سپردم


تعداد بازديد : 167
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:19
نویسنده:
نظرات(0)
(عزيز فاطمه واى) (4) جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا چشمه‏ ى جود و كرم، غريب آل عبا تو قبله‏ اى و پن

(عزيز فاطمه واى) (4)

جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا

چشمه‏ ى جود و كرم، غريب آل عبا

تو قبله‏ اى و پناه، قتيل ناله وآه

اسير سوز جگر، بدون جرم و گناه

سلاله‏ ى نبوى، امام مرتضوى

گل مدينه ‏اى و، ستاره‏ ى رضوى

فداى غربت تو، به اشك محنت تو

كرم نما ز وفا، رسم به تربت تو

باب تو باب مراد، جود و كرامت و داد

خدا كند كه شوم، فداى نام جواد

گل زمانه تويى، مه يگانه تويى

ز جور همسر خود، غريب خانه تويى

امام ما همه‏ اى، هميشه قائمه ‏اى

به وقت دادن جان، به ذكر فاطمه ‏اى


تعداد بازديد : 141
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:18
نویسنده:
نظرات(0)
اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا گشته ‏ى قتيل جرعه‏ ى، جام بلا، ابن الرضا اى در ميان شهر غم

اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا
گشته ‏ى قتيل جرعه‏ ى، جام بلا، ابن الرضا

اى در ميان شهر غم، مظلوم و تنها و غريب
مسموم زهر كين و جور و جفا، ابن الرضا

دل بى قرار و بى كس و دور از ديار عترتت
اى از تبارو اهل خود، گشته جدا ابن الرضا

از ظلم و جور همسر و از كينه‏هاى معتصم
در خون دل از غصه ‏ها، اى مبتلا ابن الرضا

جان شقايق از غمت، پر شد ز خون عاشقان
داغى چو لاله بر دلت، مانده به جا ابن الرضا

جان داده‏ اى از محنت و اندوه و رنج بى كسى
بس كه ستم‏ها ديده ‏اى، از الشقيا ابن الرضا

خاك مزارت قطعه‏ اى والاتر از باغ بهشت
اى كاظمينت قبله و، قبله نما ابن الرضا

زائر به وجه اطهرت، كروبيان و قدسيان
روى تو باشد از ازل، وجه خدا ابن الرضا

بر اهل عالم اى امام، اى پيشواى خاص و عام
بر حلقه‏ ى دلدادگان، اى مقتدا ابن الرضا

در اقتدايت هستى و، هستى اسير جام تو
بر عارفان اهل دل، اى آشنا ابن الرضا

تقوا رهين حالت، نورانى رخساره ‏ات
اى چهره‏ ات آيينه ‏ى، مهر و صفا ابن الرضا

بر خوان لطف و بخششت، عالم تمامى ريزه خور
اى سائل احسان تو، جود و سخا ابن الرضا

حاتم گداى خسته ‏اى، از مستمندان رهت
بر سائلان درگه‏ ات، بنما عطا ابن الرضا

ما ماندگان ره كجا، بزم غم عشقت كجا
جايى كه زهرا بهر تو، دارد عزا ابن الرضا


تعداد بازديد : 137
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:18
نویسنده:
نظرات(0)
سلام من به نور عین زهرا جواد ، ماه کاظمین زهرا سلام من به غربت حریمش به کاظمین و صاحب کریمش سلام م

سلام من به نور عین زهرا
جواد ، ماه کاظمین زهرا

سلام من به غربت حریمش
به کاظمین و صاحب کریمش

سلام من به قلب بیقرارش
که سوخته ز یار نابکارش

سلام من به غربت نگاهش
به چشم های منتظر به راهش

سلام من به حال احتضارش
به لحظه های سخت انتظارش

دلش به دام عشق مبتلا بود
در انتظار مقدم رضا بود

به حال مرگ فتاده محتضر بود
منتظر هم پدر و پسر بود

درون حجره بسکه ناله ها زد
شراره بر تمام لاله ها زد

قتلگهش میان مسکنش بود
وای خدا قاتل او زنش بود

سیلی کین به چهره شرف زد
کنار پیکرش نشست و کف زد

درون حجره قلب لاله میسوخت
برون حجره خصم شعله افروخت

شروع به پایکوبی از جفا کرد
فاطمه را به غصه مبتلا کرد

دل ببرد به راه کاظمینم
زائر بارگاه کاظمینم

همان سرا که زائری ندارد
همان وطن که غم از آن ببارد

دو یاس خسته در نهاد دارد
امام کاظم و جواد دارد

عاشق پر بسته کاظمینم
کبوتر خسته کاظمینم

خدا کند رسم به کوی یارم
که تشنه می از سبوی یارم

سید محمد میرهاشمی


تعداد بازديد : 154
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:15
نویسنده:
نظرات(0)
دل افسرده ام با غم قرين است كـه در فـكر جــواد العـــارفيــن است چرا غمگين در اين عالم نباشم
  دل افسرده ام با غم قرين است كـه در فـكر جــواد العـــارفيــن است
  چرا غمگين در اين عالم نباشم پريشان قلب ختم المرسلين است
  شد از زهر جفا و كينه مسموم جهان از ماتمش با غم قــرين است
  به هنگام شباب، از كيد دشمن خـزان، گلـزار سلطـــان مبيـن است
  ميــان حجـــره در بســــته بـر او زاهـش، لـرزه بر عـرش بــرين است
  غبــار غم نشسته بــر رخ مـــاه گـه قتـــل شـــه دنيــا و ديـــن است
  لبش عطشان و جانش بر لبش بود چنـــان جـدش كه دريـا افـرين است
  هنـوزم در تمــام كـــون، قطـــره بپـا شـــور عــزا در شهـر ديـن است

 


تعداد بازديد : 187
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 9:14
نویسنده:
نظرات(0)
ژولیده نیشابوری امام جواد(ع)-شهادت سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان! تیره شد روز به پیش نظرم مادر

امام جواد(ع)-شهادت

 

سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان!

تیره شد روز به پیش نظرم مادر جان!

من در این حجره ‏ى در بستۀ خود مى ‏پیچم

کس نداند که چه آمد به سرم مادر جان!

نکشد گر که مرا زهر جفا، خواهد کشت

خنده‏ ى همسرِ بیدادگرم مادر جان!

من جوادم که به یاد تو سخن مى‏ گویم

چون تو را از همه مشتاق ترم مادر جان!

همچو شمعى اثر زهر ستم آبم کرد

سوخت پروانه صفت بال و پرم مادر جان!

همسرم پشت در خانه به دست افشانى

من به یاد تو و مسمارِ درم مادر جان!

چون تو در فصل جوانى ز جهان سیر شدم

که زده داغ تو بر جان شررم مادر جان!

به لب خشک منِ غمزده آبى برسان

کز عطش سوخته پا تا به سرم مادر جان!

شعر (ژولیده) گواهى دهد از غربت من

دوست دارم که بیایى به برم مادر جان!


تعداد بازديد : 215
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:59
نویسنده:
نظرات(0)
محمود ژولیده امام جواد(ع)-شهادت از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت شیرازه های پیکرم آتش گرفت و

امام جواد(ع)-شهادت

 

از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت

شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت

آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد

از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت

از کودکی ز خاطره ی رنج مادرم

تا پای مرگ خاطرم آتش گرفت و سوخت

زهرم دهید باز، مگر راحتم کنید

در کنج حجره بسترم آتش گرفت و سوخت

مثل کبوتری که فقط بال و پر زند

این بازمانده ی پرم آتش گرفت و سوخت

از احتضار من پسرم شد به اضطرار

وای از دلش که در برم آتش گرفت و سوخت

خواهر نداشتم که عزاداری ام کند

از راه دور دخترم آتش گرفت و سوخت1

جسم مذاب را چه غم از هُرم آفتاب

خورشید هم ز پیکرم آتش گرفت و سوخت

این چند ساعتی که عطش را چشیده ام

با یا حسین، حنجرم آتش گرفت و سوخت

دل پای مرگ حضرت لیلا به ناله گفت:

مجنون منم که دلبرم آتش گرفت و سوخت

انگار می شنیدم عزای رباب را

می گفت: کام اصغرم آتش گرفت و سوخت

با این که جان تازه و جسم جوان من...

از کینه های همسرم آتش گرفت و سوخت...

بالای تربتم بنویسید: عمر من...

از غصّه های مادرم آتش گرفت و سوخت

×××

1.حضرت حکیمه خاتون(علیها السلام)


تعداد بازديد : 185
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:59
نویسنده:
نظرات(0)
مهدی نظری امام جواد(ع)-مدح و شهادت ای ز روی تو روی حق پیدا آفتاب قدیمی دنیا ای که دریاست پیش تو

امام جواد(ع)-مدح و شهادت

 

ای ز روی تو روی حق پیدا

آفتاب قدیمی دنیا

ای که دریاست پیش تو قطره

ای نمی از کرامتت دریا

ای مسلمان چشم تو آدم

شده روی تو قبلۀ حوا

ای به طفلی فقیه هر مرجع

ای امام تمام عالم ها

به گمانم که حضرت موسی

نامتان را نوشته روی عصا

یا که اصلا مسیح وقت شفا

می برد یا جواد نام تو را

این همه جود و فضل و احسان را

ارث بردی ز مادرت زهرا

با گداییِ تو بزرگ شدیم

یا علی اکبر امام رضا

روز اول که یادمان کردند

ریزه خوار جوادمان کردند

 

جود و بخشش برای تو هیچ است

کل عالم ورای تو هیچ است

باغ جنت به آن همه عظمت

پیش صحن و سرای تو هیچ است

از روایات عشق فهمیدم

جان عالم به پای تو هیچ است

معجزات مسیح و کار شفا

در حضور دعای تو هیچ است

این بلندی خاک تا افلاک

پیش گلدسته های تو هیچ است

دین ما بندگی ما همه اش

به خدا بی ولای تو هیچ است

کعبه، زمزم، حرم، صفا، مروه

همه پیش صفای تو هیچ است

بیش از این مدح تو نمی دانم

شعر من در ثنای تو هیچ است

ای امام جوان اهلُ البیت

قمر آسمان اهلُ البیت

دل ما غرق در عنایت توست

تشنۀ بادۀ ولایت توست

در همان کودکی امام شدی

این خودش برترین لیاقت توست

این که زهراست مادرت آقا

به خدا بهترین سعادت توست

روز محشر تمامیِ عالم

دست بر دامن شفاعت توست

از درت خلق دستِ پُر رفتند

جود و بخشش همیشه عادت توست

هر که یک بار شد نمک گیرت

تا ابد بندۀ کرامت توست

کاش می شد که در حرم بودم

در شبی که شب شهادت توست

همسرت قاتلت شده آقا

این خودش راز سخت غربت توست

همسرت پیر و مو سفیدت کرد

در جوانی تو را شهیدت کرد

گوشۀ حجره بی صدا بودی

به غم و غصه مبتلا بودی

جگرت سوخت، با لب تشنه

چون جگر گوشۀ رضا بودی

چقدر زود پرپرت کردند

تو امام جوان ما بودی

موقع دست و پا زدن قطعا

یاد گودال کربلا بودی

یاد غم های عمه ات زینب

یاد طفلان بی نوا بودی

یاد طفلی که تا پدر را دید

گفت بابای من کجا بودی؟

از میان تنور آمده ای

یا که بر روی نیزه ها بودی؟

ای پدر جان ز نیزه افتادی؟

به نظر زیر دست و پا بودی

دخترت را ببر که پیر شده

رفتنم مدّتی ست دیر شده


تعداد بازديد : 153
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:59
نویسنده:
نظرات(0)
سید هاشم وفایی امام جواد(ع)-شهادت آن شمع شعله ور که به غیر از شرر نداشت آتش گرفته بود و به جز چش

امام جواد(ع)-شهادت

 

آن شمع شعله ور که به غیر از شرر نداشت

آتش گرفته بود و به جز چشمِ تر نداشت

از ناله اش شراره به هفت آسمان فتاد

اما به قلب سنگی قاتل اثر نداشت

ای دل بسوز از غم آن کس که همسرش

کف می زد و به سوختن او نظر نداشت

غربت گرفته بود دلش را زِ هر طرف

گوئی که شامِ درد و غم او سحر نداشت

تا داشت او نفس ز جگر گفت العطش

مرهم برای سوزش زخم جگر نداشت

شد پاره پاره آن دل از زهر شعله ور

غیر از خدای کس ز دل او خبر نداشت

هم چون حسین سر به سر خاک غم گذاشت

خاکم به سر که سر ز سر خاک بر نداشت

او از نفس فتاد و درِ حجره باز شد

دیدند شاهدان که دگر بال و پر نداشت

خون گریه کن "وفایی" از این غم، که آن امام

حتی امان ز همسر بیدادگر نداشت


تعداد بازديد : 169
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:58
نویسنده:
نظرات(0)
من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر

تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر

عجل آمد به سراغ من و در این دم مرگ

نه به بالین پسرم هست نه بابم مادر

ز غریبیم همین بس که مرا همسر من

کرده مسموم در ایام شبابم مادر

دست در دست کنیزان و به دست افشانی

ناله کردم ندادن جوابم مادر

گرچه از آتش زهرش جگرم سوخت ولی

بیشتر خنده  ی او کرده کبابم مادر

آب مهر تو و آخر به چه جرم و گنهی

کرده اند منع ز یک جرعه آبم مادر

با لبی خشک و دلی سوخته از آتش زهر

یاد لب تشنگی طفل ربابم مادر

 

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام


تعداد بازديد : 159
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:56
نویسنده:
نظرات(0)
از پشت درب بسته کسی آه می کشد یوسف دوباره ناله زیک چاه می کشد در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟

از پشت درب بسته کسی آه می کشد

یوسف دوباره ناله زیک چاه می کشد

در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟

این پای کوب و دست فشانی برای کیست؟

از ظرف آب ریخته بر این زمین بپرس

از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس

زرد است از چه گندم روی دل رضا

بر باد رفته است چرا حاصل رضا

زلف مجعد پسرش را نگاه کن

آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن

ای کاش دست کاسه انگور می شکست

تا چهره جواد به زردی نمی نشست

ای کاش زهر قاتل و مسموم خویش بود

ای کاش کشته اثر شوم خویش بود

دیدند چند طایفه ای از کبوتران

با بال روی بام کسی سایه گستران

 

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام


تعداد بازديد : 131
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:55
نویسنده:
نظرات(0)
الا کرم ز تو مشهور یا امام جواد کلام توست همه نور یا امام جواد ائمه‌اند جواد و توئی جواد همه که گ

الا کرم ز تو مشهور یا امام جواد

کلام توست همه نور یا امام جواد

ائمه‌اند جواد و توئی جواد همه

که گشته جود تو مشهور یا امام جواد

سزد ز لعل لب حضرت رضا ریزد

به مدح تو دُر منثور یا امام جواد

اگر چه نزد شما آبروی نیست، مرا

مکن ز درگه خود دور یا امام جواد

گدایی‌ام به درت جز بهانه‌ای نبوَد

مراست وصل تو منظور یا امام جواد

به روی زائر تو بوسه می‌زند جبریل

به ذکر «سیعک مشکور» یا امام جواد

به کاظمینِ تو روی نیاز برده کلیم

سلام می‌دهد از طور یا امام جواد

جحیم اگر تو نگاهش کنی حدیقۀ گل

بهشت بی تو کم از گور یا امام جواد

اگر چه ران ملخ هم ندارم ای مولا

مرا بخوان به درت مور یا امام جواد

قضا به حکم تو محکوم، ای ولیِ خدا

قدر به امر تو مأمور یا امام جواد

لباس نور مرا بر تن از ولادت توست

گناه، وصلۀ ناجور یا امام جواد

خدا ثنای تو را گفته و چگونه مرا

بوَد ثنای تو مقدور یا امام جواد

لب تو داشت تبسّم، ولی دلت را بود

هزارها غم مستور یا امام جواد

ندید دختر مأمون جلال و قدر تو را

چو بود چشم دلش کور یا امام جواد

هزار مرتبه نفرین به دختر مأمون

که شد به قتل تو مسرور یا امام جواد

فراز بام به گرد تن تو بگرفتند

پرندگان هوا شور یا امام جواد

شهادت تو در آن حجره با لب تشنه

بوَد تجسّم عاشور یا امام جواد

عنایتی که شود روز حشر «میثم» هم

به دوستی تو محشور یا امام جواد

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام


تعداد بازديد : 187
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:54
نویسنده:
نظرات(0)
لب تشنه بود ، تشنة يك جرعه آب بود مردي كه درد هاي دلش بي حساب بود پا مي كشيد گوشة حجره به روي خاك

لب تشنه بود ، تشنة يك جرعه آب بود

مردي كه درد هاي دلش بي حساب بود

پا مي كشيد گوشة حجره به روي خاك

پروانه وار غرق تب و التهاب بود

از بسكه شعله ور شده بود آتش دلش

حتي نفس نفس زدنش هم عذاب بود

در ازدحامِ  هلهله هاي كنيزكان

فرياد استغاثة او بي جواب بود

يك جرعه آب نذر امامش كسي نكرد

رفع عطش اگر چه کمال ثواب بود

آخر شبيه جد غريبش شهيد شد

آري دعاي خسته دلان مستجاب بود

غربت براي آل علي تازگي نداشت

در آن ديار كشتن مظلوم باب بود

تا سايه بان پيكر نورانيش شوند

بال كبوتران حرم را شتاب بود

اما فداي بي كفن دشت كربلا

آلاله اي كه زخم تنش بي حساب بود

هم تيغ و نيزه خون تنش را مكيده بود

هم داغديدة شرر آفتاب بود

 

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام


تعداد بازديد : 257
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:53
نویسنده:
نظرات(0)
بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاک

بابا بیا جان کندن من را نظر کن

بابا بیا فکری به حال این پسر کن

از درد صورت می کشم بر خاک حجره

خاکی تماشای رخ قرص قمر کن

خورشید می سوزد از آه آتشینم

یک چاره بهر این وجود پر شرر کن

کف می زنند این جا به جای ذکر قرآن

تو آبرو داری سر این محتضر کن

هستم جگر گوشه تو را بابا بیا زود

با آستین پاک از لبم خون جگر کن

گفتم که عطشانم ولی آبم ندادند

حدا اقل کام مرا با اشک تر کن

وقت وصیت کردنم محرم ندارم

حتما بیا و مادرم را هم خبر کن

چون مادرم هم دست و پهلویش شکسته است

خود را عصای مادر بی بال و پر کن

بالا سرم وقتی رسیدی روضه خوان شو

همراه من تا مقتل اکبر سفرکن

من می شوم اکبر ولی نه قطعه قطعه

تو نیمه جان ایفای نقش آن پدر کن


تعداد بازديد : 161
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:51
نویسنده:
نظرات(0)
هرکه درعشق و وفا پابند نیست با امید وعشق خویشاوند نیست نیست او را با خدا پیوستگی هرکه را با مهر ت

هرکه درعشق و وفا پابند نیست

با امید وعشق خویشاوند نیست

نیست او را با خدا پیوستگی

هرکه را با مهر تو پیوند نیست

تو جوادی و ندیدم سائلی

کزعطا وجود تو خرسند نیست

چیست جزافسوس وحسرت قسمتش

برشما هرکس ارادتمند نیست

در رهت هرکس نهد پا با یقین

درغم مال و زن و فرزند نیست

ازکریمان ،سائلان ، پرسیده ام

هیچ کس چون تو سخاوتمند نیست

بهترین راه نجات ما توئی

هیچ حرفی بهتر از این پند نیست

خوب میداند«وفائی» جز شما

تا خدا دیگر پُل پیوند نیست

 

  

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام

تعداد بازديد : 153
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:51
نویسنده:
نظرات(0)
به وسعت همه عالم به من جفا کردند خبر نداشت کسی با دلم چها کردند به میهمانی هِرمان وهِجرم آوردند ب

به وسعت همه عالم به من جفا کردند

خبر نداشت کسی با دلم چها کردند

به میهمانی هِرمان وهِجرم آوردند

به درد غربت این شهرَم آشنا کردند

چقدر پشت سرم ناروا سخن گفتند

چقدر طعنه چه بد با امام تا کردند

برای کشتن من طرحشان قدیمی بود

هرآنچه با پدرم با امام رضا کردند

ز سوز زهر دلم گُر گرفت افتادم

وحجره را به من خسته کربلا کردند

فقط بریدن با تیغ و مو گرفتن نیست

که بند بند مرا از عطش جدا کردند

هرآنچه آه کشیدم به طشت کوبیدند

به آب آب من تشنه خنده ها کردند

ز دست وپا زدنم نه دلی به رحم آمد

نه بر سرشک غریبی ام اعتنا کردند

به خانه ای که پر از عطر وذکر قرآن بود

تمام کف زدن وهلهله به پا کردند

مرا کشانده روی پشت بام آوردند

در آفتاب غریبانه ام رها کردند

به روی پیکر من گرچه پیرهن هم بود

کبوتران پر خود را به سایه وا کردند

رسیده است به ما ارث بر زمین خوردن

پس از سه روز مرا نقش کوچه ها کردند


تعداد بازديد : 185
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:49
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 14
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف