عاشورا

عاشورا

عاشورا

عاشورا

عاشورا
عاشورا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عاشورا

امام حسین(ع)-گودال قتلگاه

 

گویی سکوت در پس امواج رود بود

 بازار خنده در همه عالم رکود بود

 سر را گذاشت روی سری غرق جای تیر

 سرو رشیده ی علوی در سجود بود

 آرام و بی صدا دل زینب شکسته بود

 وقتی که دید جسم حسینش کبود بود

 راسش جدا و پیرهنی بر بدن نداشت

 بر پیکری که روضه ی بود و نبود بود

 قلب حزین خواهر او تیر می کشید

 از پیکرش نیزه و شمشیر می کشید

بغض گلوش راه سخن را گرفته بود

 چون دید لاله بر تن گلگون شکفته بود

 با خنده های خصم سیه دل میان دشت

 در دل تمام خون جگر را نهفته بود

 گویا میان آن همه امواج کوفیان

 رحم و شفقت و کرم و عشق خفته بود

 با چشم های دوخته بر پیکر حسین

 حرف دلش را به تن خفته گفته بود

 با آه جانگداز دل زینب غریب

 پیچیده بود در همه جا بوی عطر سیب  

آن خواهری که از غم او بی قرار بود

 دنبال نور روزنه در لاله زار بود

 وقتی که دید سرخی رگ های گردنش

 جایی برای بوسه دمی آشکار بود

 لب را نهاد بر سر رگ های آفتاب

 آن زینبی که در همه دم دل فکار بود

 گویی ز دور می رسد آهنگ گریه ای

 یک مادر شکسته کمر در غبار بود

 همناله بود همدم زینب کنار تن

 دستش گرفته بر کمر از داغ پیرهن

از سوز سینه ناله زند از دل ای خدایا

 آن بی قرار در ته گودال نینوا

 آن لحظه دل هوای پدر کرد و جد خویش

 نالیده بود، وا علیا وا محمدا

 من زینبم شکسته ترین زائر حسین

 در سرزمین پر غم و اندوه کربلا

 ای «مصطفی» زبان تو الکن بود خموش

 باید که محتشم زند این صیحه را نوا

 این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

 این صید دست و پا زده در خون حسین توست


تعداد بازديد : 205
جمعه 16 دی 1390 ساعت: 1:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف