loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 213 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

آیینه‌ی مرد جمل آمد به میدان

یک شیر دل مانند یل آمد به میدان

با سیزده جام عسل آمد به میدان

ای لشگر کوفه اجل آمد به میدان

*****

باید که قبر خویش را آماده سازید

در دل جگر دارید اگر، بر او بتازید

*****

رفته به بابایش که این‌گونه شریف است

از نسل صاحب دین حنیف است

قاسم اگر چه قد و بالایش ظریف است

اما خدایی او سپاهی را حریف است

*****

گوید به او عمه: به بدخواه تو لعنت

مه‌پاره‌ی نجمه به بدخواه تو لعنت

*****

شاگرد رزم حضرت عباس قاسم

آمد ولیدر هیبت عباس قاسم

در بازوانش قدرت عباس قاسم

به‌به که دارد غیرت عباس قاسم

*****

عمامه‌ی او را عمویش با نمک بست

مانند بابایش حسن، تحت‌الحنک بست

*****

قاسم حریف تن به تن دارد، ندارد

این نوجوان جوشن به تن دارد، ندارد

چیزی کم از بابا حسن دارد، ندارد

اصلا مگر ازرق زدن دارد، ندارد

*****

ازرق کجا و شیر میدان خطرها

قاسم بود رزمنده‌ی نسل قمرها

*****

وقت پریدن ناگهان بال و پرش ریخت

یک لشکری را ریخت آخر پیکرش ریخت

از میمنه تا میسره روی تنش ریخت

از روی زین افتاد، قلب مادرش ریخت

*****

مثل مدینه کوچه‌ای را باز کردند

پرتاب سنگ و نیزه را آغاز کردند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 55
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1073
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 12,905
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,306
  • بازدید ماه : 23,633
  • بازدید سال : 398,433
  • بازدید کلی : 22,645,394