loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 107 شنبه 15 تیر 1392 نظرات (1)
بر قامتی که گشته کمان گریه ام گرفت
همراه اشک های روان گریه ام گرفت
از یاد گریه های نهان گریه ام گرفت
مانند ابرهای خزان گریه ام گرفت

آقا ز دست دور و زمان گریه ام گرفت

یادت که هست آمده بودیم با خوشی؟
حالا ببین که فاصله ها هست تا خوشی
انگار روی نیزه غمینی و نا خوشی
ای نیزه دار پست، مریضی تو یا خوشی؟

انقدر نیزه را نتکان، گریه ام گرفت

از آن همه سپاه فقط آه مانده است
بر زینب اشک های شبانگاه مانده است
خواهر ببین که بی تکیه گاه مانده است
جانی بده حسین چقدر راه مانده است

از زخم های زخم زبان گریه ام گرفت

دل، بی قرار وصل تو شد ای قرار دل
بالا نشین نیزه سوارم، نگار دل
یک لحظه ای بیا بنشین در کنار دل
تا خون دل بگویمت از حال زار دل

از خنده های پست سنان گریه ام گرفت

وقتی سنان آمد و پیشت مکان گرفت
یکباره روزگار حرم را خزان گرفت
تو دست و پا زدی و حرام زاده جان گرفت
با نیزه اش دهان و لبت تا نشان گرفت

همراه اشک های روان گریه ام گرفت

شاعر : فرشید یار محمدی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 36
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1065
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 12,722
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,123
  • بازدید ماه : 23,450
  • بازدید سال : 398,250
  • بازدید کلی : 22,645,211