کربــــــلا به خون خود تپیــدن است
جرعه جرعه مرگ را چشیدن است
کربلا صفا و مروه ای شگفت
پا به پای تشــــــنگی دویدن است
روضه نیست کربلا که بشنوی
کربـــلا سر بریــــــــده دیدن است
خلقت دوباره ، جلــــوهء جدید
کربـلا دوباره آفریـــــــــدن است
کربـــــــلا مرور روشــــــن معاد
از مغـــــاک خاک بر دمیدن است
حرمت حماسه ، غیرت غیور
قطره قطره خون شدن چکیدن است
هر چه می دوم به خود نمی رسم
کربلا به اصل خود رسیدن است.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت