امان از دل زينب(س)
لااقل يك كمي آهسته برو از پيشم
دل بريدن ز تو اين لحظه ي آخر سخت است
چه كنم خواهش زهراست ولي مجبورم
عوض ِ رويِ تو بوسيدنِ حنجر سخت است
برو اما نظري هم سويِ ميدان انداز
يك زنِ بي سپر و اينهمه لشگر سخت است
دست كي ميسپري خيمه يِ ما زنها را؟
پيش ِ اين قوم نگهداري معجر سخت است
خنجر اي كاش به حال تو مراعات كند
چون كه از پشت جدا كردن اين سر سخت است
(شاعرش را نميشناسم)