loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 159 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

نـام مـرا حبیب نهاده است مادرم

پرورده بـا محبت آل پیمبرم

بی‌دوست بر نیاورم از سینه یک نفس

گـردد هزار بـار گر از تن جدا سرم

در آستان خویش غبارم کن ای حسین!

بنشان به روی خاک، قدم‌های اکبرم

بـا زخم سینه، ناز شهادت کشیده‌ام

شاید که وقت مرگ بگیری تو در برم

مقتل بهشت و زخم بدن، بوستانِ گل

حوریه مرگ و خون گلو آب کوثرم

بـا آنکه پیرمردم و سنم بــود فزون

انگار کــن فـداییِ ششماهه اصغـرم

مثل دو چوب خشک مجسم بوَد مدام

لب‌های خشک کـودک تـو در برابرم

مـن زنـده باشم و پسر فاطمه غریب

ای کـاش از نخست نـمي زاد مــادرم

بـر سنگ قبـر مـن بنویسید دوستان

مـن جـان‌نثـار یوسف زهرای اطهرم

«میثم» تو یاد می‌کنی از من به نظم خویش

مـن نیـز دستگیر تـو در روز محشرم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 47
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1069
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 12,825
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,226
  • بازدید ماه : 23,553
  • بازدید سال : 398,353
  • بازدید کلی : 22,645,314