آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي

آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي

آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي

آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي

آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي
آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آهسته گذاريد روي تخته تنش را تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند زشت است بي

آهسته گذاريد روي تخته تنش را

تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را

 

اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند

زشت است بيارند غلامان بدنش را

 

اين ساق ِبهم ريخته كِتمان شدني نيست

ديدند روي تخته ي در ، تا شدنش را

 

اين مرد الهي مگر اولاد ندارد

بردند چرا مثل غريبان بدنش را

 

اين مرد نگهبان كه حيا هيچ ندارد

بد نيست بگيرد جلوي آن دهنش را

 

اين هفت كفن روضه ي گودال حسين است

اي كاش نيارند برايش كفنش را

 

نه پيرهني داشت حسين نه كفني داشت

مديون حصيرند مرتب شدنش را

علي اكبر لطيفيان


تعداد بازديد : 343
سه شنبه 24 مرداد 1391 ساعت: 9:14
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف