خاک کوی حرمت را به دو دنیا ندهم
قطره اشک دو چشمت به دو دریا ندهم
همه ی چیز من این دل بود ای مهدی جان
دل سرگشته ی خود جز به تو آقا ندهم
چشم من غیر تو بر هیچ کسی اشک نریخت
جز تو در این دل خود هیچ کسی جا ندهم
همه ی ترس من این است که من مهدی جان
نکند موقع مردن به تو جان را ندهم
سر امثال من و من به فدای سر تو
قابل عشق ندارد، بدهم یا ندهم؟
تو ببخشا ز کرم این همه نامردی را
نقد امروز تو ای دوست، به فردا ندهم
بوی نرگس به مشامم چقدر زیبا بود
عطرت ای یار به بوی همه گل ها ندهم
ای دو صد یوسف زیبا نبود چون چشمت
تار مویت به دو صد یوسف زیبا ندهم
سروده : جعفرابوالفتحی