حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو
حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رو

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان
اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان
میشود رها ز دنیا ، می رود به سوی معبود
می دهد سلامی اینک ، محضر خدای منان
شیعیان منتظر او ، که برون شود ز بندش
در گشوده شد وَ آمد ، به روی دوش غلامان
ولی اینجنین چرا او کفِ تخته ای سوار است
نه نفس نه حرکتی نه،شده است چو
جسم بی جان
نگشوده اند چرا پس ، غُل ز دست و پای موسی
شد روانه این دل من ، سمتِ شام ، شامِ غریبان
تازیانه ، هتک حرمت ، درد مشترک ولیکن
بزم مـِی وَ دخت حیدر ، او اسیر و این اسیران
بی حیا مکن جسارت به لبِ عشق دو عالم
خیزران نبوده هرگز صله بر قاری قرآن
میرود سری سواره ، جلوی چشم یتیمان
زینب از حسین بپرسد به کجا چنین شتابان؟

علی صمدی


تعداد بازديد : 255
جمعه 23 تیر 1391 ساعت: 17:10
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف