loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 297 جمعه 23 تیر 1391 نظرات (0)

حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان
اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان
میشود رها ز دنیا ، می رود به سوی معبود
می دهد سلامی اینک ، محضر خدای منان
شیعیان منتظر او ، که برون شود ز بندش
در گشوده شد وَ آمد ، به روی دوش غلامان
ولی اینجنین چرا او کفِ تخته ای سوار است
نه نفس نه حرکتی نه،شده است چو
جسم بی جان
نگشوده اند چرا پس ، غُل ز دست و پای موسی
شد روانه این دل من ، سمتِ شام ، شامِ غریبان
تازیانه ، هتک حرمت ، درد مشترک ولیکن
بزم مـِی وَ دخت حیدر ، او اسیر و این اسیران
بی حیا مکن جسارت به لبِ عشق دو عالم
خیزران نبوده هرگز صله بر قاری قرآن
میرود سری سواره ، جلوی چشم یتیمان
زینب از حسین بپرسد به کجا چنین شتابان؟

علی صمدی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 61
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 121
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,152
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,446
  • بازدید ماه : 25,773
  • بازدید سال : 400,573
  • بازدید کلی : 22,647,534