گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي

گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي

گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي

گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي

گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي
گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گفتي عروس ميشوي ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا سر كرده است دختركي معجر مرا گفتي عروس ميشوي

   گفتي عروس ميشوي

ديد آفتاب و ماه اگر كه سر ِ مرا

سر كرده است دختركي معجر مرا

 

گفتي عروس ميشوي اي دختر گُلم

گفتي نگاهدار خدا دختر مرا

 

با تو يزيد گفت ادب ميكنم تو را

ميگفت ميخوري لبِ چوبِ تر مرا

 

من چوب تر ندارم و خشك است كام من

دامن نداري تا كه بگيري سر مرا

(شاعرش را نميشناسم)


تعداد بازديد : 73
یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت: 21:03
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف