loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 137 یکشنبه 18 تیر 1391 نظرات (0)

  من الذي أيتمني

آمدي عاقبت مسافر من

ميروم شام را خبر بكنم

حيف چادر ندارم امشب من

تا كنارت دوباره سر بكنم

***

لب تو چندتا ترك دارد

لب من چندتا ترك خورده

من بميرم كه جنس دندانت

با نوك خيزران محك خورده

***

گريه ميكرد هر كه چشمش بر

حال و روز اسيري ام افتاد

هفت سالم نيامده اما

زود دندان شيري ام افتاد

***

از زماني كه روي نِي ديدم

ابروان عمو جدا شده است

ضربه هايي كه ميخورم از پشت

همه سنگين و بي هوا شده است

***

بسكه شبها گرسنه خوابيدم

تار شد چشمهاي دختر تو

چقدر نان خشك ميريزند

شاميان پيش پاي دختر تو

***

باز هم درد ميكند سر من

از سر شب خميده تر شده ام

آه بابا،مرا ببر با خود

چند وقتيست دردِ سر شده ام

***

معجرم خاكي است يعني كه

دخترت زير دست و پا مانده

تار مويم اگر گره خورده

همه تقصير شعله ها مانده

(شاعرش را نميشناسم)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1101
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,613
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 17,014
  • بازدید ماه : 24,341
  • بازدید سال : 399,141
  • بازدید کلی : 22,646,102