تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
امام موسی کاظم(ع)-شهادت
فقط نه قلب زنِ زشت کاره می شکند
که در غمم دلِ هر سنگ خاره می شکند
چنان زده است که بعضی از استخوان هایم
ترک ترک شده با یک اشاره می شکند
کشیده خوردم و امروز خوب فهمیدم
میان گوش چرا گوشواره می شکند
من از شکنجه گرم راضی ام که می زندم
چرا که حرمت ما را نظاره می شکند
فشار این غل و زنجیر ساق پایم را
هنوز جوش نخورده دوباره می شکند
بگو به زهر بیاید که قفل این زندان
از آتش جگر پاره پاره می شکند
یکی یکی همه ی میله های سخت قفس
نفس بیافتد اگر در شماره می شکند
تعداد بازديد : 131
پنجشنبه 01 تیر 1391 ساعت: 15:24
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب