|
چاه زندان قتلگاه یوسف زهرا شده چشم یعقوب زمان در ماتمش دریا شده
اختران اشک جاری ز آسمان دیده گر چون نهان ماه رخش در هالۀ غم ها شده
بس که جانسوز است داغ آن امام عاشقان در عزایش غرق ماتم خانۀ دلها شده
ای طرفداران قرآن و شریعت بنگرید موسی جعفر شهید مکتب تقوا شده
او نه تنها تازیانه خورده از دست ستم صورتش نیلی ز سیلی چون رخ زهرا شده
نالۀ جانسوز معصومه ز دل بر خاسته در مدینه دختری بی بابا شده
ابوالعتاهیه مدتها در مجلس هارون الرشید حاضر نمی شد ، اما روزی باشاره هارون ، جعفر برمکی او را به مجلس هارون آورد از ابوالعتاهیه خواستند اشعاری بخواند ، اشعاری خواند اول هارون را به نشاط آورد ، بعد ابوالعتاهیه اشعار دیگری خواند هارون را بشدت متأ ثرساخت . گفتند : ابو العتاهیه چی می خواهی ؟
گفت : هارون نه مال می خواهم ، نه مقام می خواهم ، من آزادی امام موسی بن جعفر را می خواهم که سالها گوشۀ زندان است هارون اجازه بده آقا را آزاد کنند ، بچه هایش در مدینه منتظرند ، برگۀ آزادی موسی بن جعفر را گرفت خیلی خوشحال است . الحمد الله دل پیغمبر و زهرا را شاد کردم . فردای آن روز ابوالعتاهیه به طرف زندان می رفت دید جنازه ای را چهار نفر می آوردند ، پرسید این جنازه ی کیست ؟ گفتند : جنازۀ موسی بن جعفر امام هفتم شیعیان است .
نمی دانم شنیدستی بدوران که شاهی جان دهد در کنج زندان
فلک بودی دگر در ترکشت تیر ؟ کی دیده شه بمیرد زیرزنجیر
نظاما آفرین بر اهل بغداد تن شه را بروی جسر بنهاد
ولی جدش برهنه در بیابان غلظ گفت بزیر سمِّ اسبان1
کاری کردند که خواهرش زینب وقتی آمد گودی قتلگاه از روی تعجب صدا زد : آیا تو حسین منی ؟
تعداد بازديد : 223
جمعه 26 خرداد 1391 ساعت: 11:03
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(2)
این نظر توسط من غلام قمرم در تاریخ 1348/10/11 و 17:38 دقیقه ارسال شده است | |||
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام و عرض ادب با چند شعر مبعث به روزم مطلع اشعار: 1_ طي ميكنيم سمت ملاقات جاده را شايد كسي سوار كند اين پياده را(علي اكبر لطيفيان) _______ 2_دلم غير ايوان پناهي نداشت دلم زائري بود و راهي نداشت(مجيد تال) _______ 3_ دلِ سنگم ركاب ميخواهد اين نگين جاي خواب ميخواهد(محمد سهرابي) _______ 4_انس اگر حكم براند به سخن حاجت نيست ديده گر بوسه بلد شد به دهن حاجت نيست (محمد سهرابي) _______ 5_ خيزيد و خُم آريد ، خماريد و خماريد وز بام فلك باده ي گلرنگ بباريد(محمد سهرابي) ______ 6_چشم تا وا میکنی چشم و چراغش میشوی مثل گل میخندی و شب بوی باغش میشوی(قاسم صرافان) (التماس دعا) |
برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید