|
نوحه واحد - ملودی : بوشهری - حاج پرویزهاشمی
درآتش می زنم پرپربرایت زنم هرلحظه پشت درصدایت
وجودم میکنم نذر ولایت منم نذرولا حیدرفدایت
برای حفظ دین قدَّم کمان شد گل یاست به رنگ ارغوان شد
سر وسینه پر وپهلو وبازو به جرم حیدری بودن نشان شد
علی جانم علی جانم علی جان(4)
فدک را غصب وپهلویم شکستند دودستت را میان کوچه بستند
برای یاریَّت زهرا کمر بست به ضربی حلقه ی یاری گسستند
بگیر ای حیدرم بالا سرت را ببخش ای جان زهرا همسرت را
سپردم ای قرارهردوعالم به تو این خانه دارمضطرت را
علی جانم علی جانم علی جان(4)
زبان حال حضرت علی علیه السّلام
پس از توروزگارمن سیاه است بدان که مَحرم من گوش چاه است
همیشه صبح جمعه چشم حیدر به عشق منتقم خیره به راه است
پس ازتوحیدر وخانه نشینی توحامیِّ امیرالمومنینی
تو امُّ المومنینیُّ وغریبه دراین شهرو دیار مسلمینی
قرارنیمه شبهایم کنارت به روی خاک غمهایم مزارت
نشان حیدریُّ و بی نشانی تورفتی رفته هستیَّم به غارت
مروزهرا مروزهرا یازهرا(4)
تعداد بازديد : 973
دوشنبه 04 اردیبهشت 1391 ساعت: 23:47
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)