حضرت زهرا(س)-شهادت
حضرت فاطمه سلام الله علیها خطاب به غاصبان خلافت فرمود:
حتى شـما آن مقدار درنگ و تأمل نكردید تا اسب سركش
خلافت رام گردد و تسلیمتان شود كه به راحتى بتوانید از آن
سوارى بگیرید و كینه و نفرتتان فروكش كند. نداى شیـطان
فریبكار را لبّیك گفتید و به خاموش ساختن آیین حق و دیـن
نورانى و از میان برداشتن سنّت پیامبر برگزیده كمر بستـید.
ما چارهاى جز شكیبایى ندیدیم، و همچون خنجر به گلو فرو
رفته و تیغ برّان بر دل نشسته سكوت نمودیم.
فرازی از خطبهی فدکیه، بحارالانوار، ج43
سخت است آه خانه نشینی نورها
شیطان به روی منبر و دورش جسورها
بیست و سه سال طی شده اما نداشتند
چشمی برای دیدن خورشید، کورها
این ادعای فضل و شرافت چه مضحک است
از نسل بی اصالت زنده به گورها
حالا به پای قتل سلیمان نشسته اند
در بازی زمانهی نامرد مورها
حالا که وقت، وقتِ دفاع از ولایت است
خالی شده ست معرکه ها از حضور ها
دیگر اساس ظلم و تباهی بنا شده
بر پایهی خیانت زرها و زورها
بستند دست مرد خدا را حقیرها
یعنی شکسته قامت صبر و غرورها
با دست بسته در دل کوچه چه می کشید
بستند روی فاطمه راه عبورها
از بی کسی او در و دیوار ناله کرد
انگار نیزه رفته به قلب صبورها
در بین کوچه های مدینه مگر چه شد
لطمه زنان به چهره رسیدند حورها
سیلی به روی عصمت حق! نه دگر بس است
صاحب عزا نشسته! خدای غیورها
بالای قبر محسن شش ماهه، مادری
چشم انتظار لحظهی سرخ ظهور، آه