حضرت زهرا(س)-شهادت
ناگهان قلب بی پناهش ریخت
شرحه شرحه غم از نگاهش ریخت
كسی از پشت در صدایش زد
عرق از روی سجده گاهش ریخت
رهبر كودتاچیان آمد
جلوی خانه با سپاهش ریخت
شعله هایش زبانه زد تا عرش
هیزمی را كه سدﱢ راهش ریخت
مادرم لابه لای آتش بود
ناگهان ساقۀ گیاهش ریخت
قاب پهلوی آسمانی او
سنگ خورد و شكست و ماهش ریخت
مادرم عاشقی حقیقی بود
خون خود را به راه شاهش ریخت
صبر بابای من چه صبری بود
تك تك گیسوی سیاهش ریخت
ناله های فراق زهرا را
با خودش برد و قعر چاهش ریخت
مادرم شرح نیلی عشق است
بانی ضرب سیلی عشق است