loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 179 پنجشنبه 17 فروردین 1391 نظرات (0)
آن علی را لاله نیلوفری
از جفای خارها شد بستری
گشت در باغ ولایت برگ برگ
بود در فصل بهارش شوق مرگ
گاه رفت از تاب و گه در تاب شد
لحظه لحظه قطره قطره آب شد
گرچه آتش داشت آهش سرد بود
ناله بود و سوز بود و درد بود
درد حیدر در وجود خسته اش
یک جهان غم در دل بشکسته اش
درد تنهایی حیدر قاتلش
یا علی ذکر تپش های دلش
آفتابی بر فراز باغ بود
دست و پا می زد ولی آرام بود
گاه چشمش بسته بود و گاه باز
گاه خاموش گاه در راز و نیاز
نیمروزی دیده از هم باز کرد
راز دل را با علی آغاز کرد
کرد با سختی به مولایش نظر
گفت محبوبم حلالم کن دگر
سوخت سرتا پا علی از این سخن
خواست تا جانش برون آید ز تن
ناله ز کی یاور بی یاورم
هم دم و همسنگر بی سنگرم
هستی من جان من جانان من
این قدر بازی مکن با جان من
ای چراغ من مگو از خاموشی
ورنه پیش از خود مرا هم می کشی
ای علی را سرو باغ آرزو
هر چه می گویی حلالم کن مگو

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1084
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,105
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,506
  • بازدید ماه : 23,833
  • بازدید سال : 398,633
  • بازدید کلی : 22,645,594