من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک

من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک

من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک

من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک

من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک
من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک
من بیمار مداوا نکند خوشنودم
غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم
لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من
سرو بشکسته ی خم گشته کنار رودم
گر ز حق مرگ طلب می کنم و گر گویم
کاش می بودم و غمخوار علی می بودم
زیر این چرخ علی دوست از فاطمه نیست
سند معتبرش بازوی خون آلود ام
من نفس می زنم و او کف افسوس به هم
من چسان گویم و او چون شنود بدرودم
ای اجل بهر عیادت بر بیمار بیا
جز تو کس نیست که در دهر کند خشنودم


تعداد بازديد : 201
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 10:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف