تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
من بیمار مداوا نکند خوشنودم غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من سرو بشک
من بیمار مداوا نکند خوشنودم
غم طبیبم شده و مرگ بود بهبودم
لحظه ای نیست که بی اشک بود دیده من
سرو بشکسته ی خم گشته کنار رودم
گر ز حق مرگ طلب می کنم و گر گویم
کاش می بودم و غمخوار علی می بودم
زیر این چرخ علی دوست از فاطمه نیست
سند معتبرش بازوی خون آلود ام
من نفس می زنم و او کف افسوس به هم
من چسان گویم و او چون شنود بدرودم
ای اجل بهر عیادت بر بیمار بیا
جز تو کس نیست که در دهر کند خشنودم
تعداد بازديد : 201
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 10:35
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب