در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من

در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من

در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من

در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من

در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من
در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
در فراق یار ... کرده ام نذر گدای سر کویت باشم دل به دستت بدهم مست سبویت باشم ای تو دریای کرم بر من

 

در فراق یار ...

کرده ام نذر گدای سر کویت باشم

دل به دستت بدهم مست سبویت باشم

ای تو دریای کرم بر من بی دل مپسند

شاخه ای خشک شده بر سر جویت باشم

آرزو بر دل ما نیست جفا پس ای دوست

کی شود قطره ای از آب وضویت باشم

ده نشان از کرمت خال لبت یار دلم

من ز خال لب تو، تشنه رویت باشم

به منم جام بلا ده که شوم محرم تو

تا منم سامع آن سر مگویت باشم

 


تعداد بازديد : 127
جمعه 11 فروردین 1391 ساعت: 10:48
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف