اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم

اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم

اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم

اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم

اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم
اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم

اگر خواهی کُنون بینی وفای دختر خود را

بریز پای مَرکب ای پدر افکن سر خود را

نهان از چشم طفلان آمدم گیرم سر راهت

که گیری در بقل یک بار دیگر دختر خود را

اگر نازی کند دختر خریدارش بوَد بابا

بزرگی کن ببوس این دختر کوچکتر خود را

مرا یک حرف باشد با تو آنهم از عطش مُردم

برو در علقمه فرمان بده آب آور خود را

بگهواره نظر انداختم دیدم بود خالی

کجا بردی نیاوردی علی اصغر خود را

به دنبال مسافر آب می پاشند کو آبی

کنم ناچار دنبالت روان اشک تر خود را

لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست

برو در علقمه فرمان بده آب آور خود را

میان خیمه می دیدم گلویت عمه می بوسید

مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را
تعداد بازديد : 555
دوشنبه 07 فروردین 1391 ساعت: 21:00
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف