غم مخور ای منتظر فارغ شوی از انتظار منتظر آید مباش اینسان تو بی صبر و قرار
از فراقش روز و شب نالان و مجنون وار باش هجرتش آید بسر آن یوسف نسرین عذار
گو به اغیار و رقیبان سرزنش را کم کنید خواهد آمد مصلح دنیا شه ذوالأختیار
می نماید ملحدین را سر به سر بی دست و سر عاقبت می آید آن قسمت نمای خلد و نار
ناصرا جاوید نبود این سرای حیله گر
لیک این چند بیت اشعار از تو ماند یادگار
*** (ناصر منوچهر آبادی)