امام زمان(عج)
یك عمر تو زخم های ما را بستی
هر روز كشیدی به سر ما دستی
شعبان كه به نیمه می رسد آقا جان!
ما تازه به یادمان می آید هستی!
۲
هم چاه سر راه تو باید بكنیم
هم اینكه از انتظار تو دم بزنیم
این نامه ی چندم است كه می خوانی
داریم ركورد كوفه را می شكنیم
۳
هر چند كه خسته ایم از این حال نیا!
شرمنده! اگر ندارد اشكال نیا!
ما خط تمام نامه هامان كوفی است
آقای گلم زبان من لال نیا!
۴
سر تا سر جان ما پر از تب نشده
چون جام جنون ما لبالب نشده
ما منتظریم ماه كامل بشود
دور قمری چهارده شب نشده
۵
هر چند كه بیمار تو هستیم همه
دیوانه ی دیدار تو هستیم همه
بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب كار تو هستیم همه
۶
هر روز به ما اگر كه سر هم بزنی
بر ریشه ی خواب ما تبر هم بزنی
آقا تو كه خوب می شناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...
۷
از مزرعه های كوچك بعضی ها
برچیده شود مترسك بعضی ها
آقا خودمانیم چه كیفی دارد
وقتی بزنی به برجك بعضی ها
۸
این مرد كه در ره است باید او را...
می ترسم اگر سر زده آید او را...
از هر كه سراغ او گرفتم دیدم
در شهر كسی نمی شناسد او را
۹
ای قبله ی ابرهای بار آور تو!
دریا به نماز ایستاده در تو
باران كه گرفته است تسبیح به دست
دارد صلوات می فرستد بر تو