loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 291 پنجشنبه 25 اسفند 1390 نظرات (0)

از بسکه اشک و آه تو غم بار می شود

حتی نگاه آیینه هم تار می شود

زخم دلت غروب که سر باز می کند
با اشک روزه ی غمت افطار می شود

خدا داند دلم چون گریه می کرد

به حال اشک و آه خون گریه می کرد

ندیدم زخم پهلو را در آن شب

ولی دیدم کفن خون گریه می کرد

بریز آب روان اسما به جسم اطهر زهرا

که شویم دست و بازو را

ولی آهسته آهسته

خودم امروز کار خانه کردم

پریشان زلف زینب شانه کردم

حسن آمد در آغوشش گرفتم

می از لعل لب نوشش گرفتم

مثال نی دلم در شور و شین است

پریشان لب و روی حسین است
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 69
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 67
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 407
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,701
  • بازدید ماه : 25,028
  • بازدید سال : 399,828
  • بازدید کلی : 22,646,789