وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم

وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم

وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم

وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم

وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم
وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
وقتی به زمین خوردم یاد فاطمه(س) افتادم ما زجان بنده ایم مهدی جان لیک شرم

ما زجان بنده ایم مهدی جان                           لیک شرمنده ایم مهدی جان

درس عشقت کتاب منتظریم                            سالها خواند ایم مهدی جان

از تو و از صحیفه اعمال                                  ما سر افکنده ایم مهدی جان

بشّار می گوید: به خانه امام صادق(ع) رفتم، دیدم حضرت دارد رطب تازه می خورد فرمود: بشّار! بیا بخور! گفتم: آقا نمی خواهم. فرمود: میل کن! گفتم: آقا! بغض گلویم را گرفته است. ناراحتم نمی توانم بخورم. در یکی از بازارهای کوفه داشتم می رفتم. دیدم یکی از این پیرزنهای شیعه دارد می رود، یک دفعه پایش لیز خورد و بر زمین افتاد. تا به زمین خوردظالمین زهرا(س) را لعنت كرد. نوكرهای حكومتی شنیدند، او را گرفتند و بردند. خیلی دلم سوخت. تا جریان را گفتم، آقا منقلب شد. فرمود: بلند شو بریم مسجد سهله تا برایش دعا كنیم. بلند شدیم و به مسجد سهله رفتیم. امام صادق(ع) دو ركعت نماز خواند. دستهایش را بلند كرد طرف آسمان و او را دعا كرد. یك وقت فرمود: بلند شو! آزادش كردند. گفت: من بلند شدم و رفتیم دیدم پیرزن را آزادش كرده اند. من رفتم به آقا جریان را گفتم آقا نماز خواند و برایت دعا كرد. پیرزن گفت: پس برویم خدمت آقا تا از ایشان تشكر كنم. آمدیم خدمت آقا،بعد امام صادق(ع) فرمود: خانم! چرا وقتی به زمین خوردی ظالمین جدَه ما زهرا(س) را لعنت كردی؟ گفت: اقا جان! برای اینكه وقتی به زمین خوردم پهلویم درد آمد، یكدفعه یادم به فاطمه(س) افتاد. آی سیدها! مادرتان شبها نمی خوابید. از درد پهلو خیلی ناله می كرد. زهرا جان! می شود از همان گوشه بقیع به ما لطفی بكنی؟ می دانم پهلویت شكسته است. می دانم میخ در سینه ات را سوراخ كرده است. می دانم بازویت ورم كرده است. اما با همین حالت بیا در خانه خدا واسطه شو! ماهم ناله ها را دنبال سرت می فرستیم: الهی العفو العفو...
تعداد بازديد : 401
پنجشنبه 25 اسفند 1390 ساعت: 10:22
نویسنده:
نظرات(0)
  • دسته بندی :
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف