تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت عباس(ع)-شهادت
مـیـان هــمهمـــه تیــری پــریــد آهسته
و از نـــگاه تـــری خــون چکیــد آهسته
و آب دســت بـه دامــان مــاه صحرا شـد
همین که مشک گــریبان دریــد آهسـته
نـگاه مشــک گـریـزان به خیمه ها افتاد
و آب زیـــر لــب آهــی کشــید آهســته
غبار و شیههی اسبان کمان و تیغ دغا
نســیـم، زیــر علـم، میخزید آهسـته
سـوار، خـم شد و از اسب، به زیر افتاد
بـــه روی خــــاک بـــلا آرمــید آهسته
و در میــان هیـاهوی اسـبها، آن مرد
صدای نالهی زهرا شنید آهسته
و بـــر جنــــازهی او آفــتــاب را دیــــدم
که زیــر بار غمش می خمید، آهسته
و در جــواب شــهیدان که منتظر بودند
ســتــون خیمــهی او را کشید آهسته
تعداد بازديد : 246
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 15:07
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب