از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد

خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد

نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد

نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش
ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد

زینب درید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد

هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد

یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت


وصال شیرازی


تعداد بازديد : 0
چهارشنبه 22 شهریور 1402 ساعت: 11:14
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف