مناجات با خدا
مانند طفل سر به هوا دور می شوم
هر لحظه از مسیر خدا دور می شوم
خود را به خواب می زنم و بی خیال كه
دارم مدام از همه جا دور می شوم
مثل همیشه لطف تو باز است، خوب درست
اما حیای ما... ز حیا دور می شوم
من تحبس الدعا، ولی از جنس دیگرم
با این دعا ز هر چه دعا دور می شوم
یك سال هست رنگ دعا را ندیده ام
حالا بگو كه باز چرا دور می شوم
این دل برای كار خدا دل نمی شود
از دست این دل است تو را دور می شوم
یادم نرفته است كه انت الغنی و من
دارم ز راه و رسم گدا دور می شوم
پایم برای سجده ی تان لنگ می زند
دنیا چه كار كرده مرا، دور می شوم
لغزیدنم درست همان جا شروع شد
كه دیدم از حسینیه ها دور می شوم
حالا نماز گریه اگر كارگر شود
كمتر ز رد پای شما دور می شوم