قسم به ساحتِ ذکرِ شریف "هو" بابا
به روی من شده این اشک آبرو بابا
"عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد"
چه خوب شد که شدم با تو روبرو بابا !
چه حیف شانه نداری که سربر آن بِنَهم
بگویم از غمِ خود شرحِ مو به مو بابا
ازآن شبی که مرا از کجاوه پرتم کرد...
(........................................)
مرا ببخش که نشناختم تو را اوّل
به چهره ی تونمانده ست رنگ و رو بابا!
خداش خیر دهد راهِب مسیحی را ...
که با گلاب تو را داده شُستِشو بابا !
نداشت هیچ ادب خولی و دلم خون شد
کشید دست به روی تو بی وضو بابا !!
نمانده وقتِ زیادی به رفتنم ، حالا...
شدم کنارِ سرت گرمِ گفتگو بابا
بیا و باز صدایم بزن "رقیه ی من"
تو هم بخواه ز من که "بگو بگو بابا"
ز تازیانه ی شمر و سنان کبود شدم
چه بد گذشت به من شام بی عمو بابا !
لبِ ترک ترکت را ندیده می بوسم ...
چه بوسه ای که به چشمم نمانده سوبابا
چه قدرسخت لبت چوب خورده، باباجان
چه قدر سخت بریده شده گلو بابا !
محمدحسن بیات لو
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت