عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�
عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد از غربتش میان گذر غصه می‎خورد دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند می‎ا�

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد
از غربتش میان گذر غصه می‎خورد

دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند
می‎ایستد خودش دم در غصه می‎خورد

خیلی ز دردهای گدا درد می‎کشد
بر حال ما شبیه پدر غصه می‎خورد

دنبال سوز ماست، به فکر نجات ماست
وقتی که می‎دهیم ضرر غصه می‎خورد

از دست شیعیان چقدر گریه می‎کند
از دست شیعیان چقدر غصه می‎خورد

ما بی‏‎خیال بی‎کسی او شدیم و یار
در گوشه‎ای سحر به سحر غصه می‎خورد

او بانی زیارت کرب و بلای ماست
جامانده‎ایم ما ز سفر غصه می‎خورد

امروز هم دوباره به گودال رفته است
دارد برای نیزه و سر غصه می‎خورد

شاعر؟؟؟


تعداد بازديد : 71
سه شنبه 09 شهریور 1395 ساعت: 18:02
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف