تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
عابر دم عبور اگر غصه میخورد
از غربتش میان گذر غصه میخورد
دیگر کسی به خیمهی او سر نمیزند
میایستد خودش دم در غصه میخورد
خیلی ز دردهای گدا درد میکشد
بر حال ما شبیه پدر غصه میخورد
دنبال سوز ماست، به فکر نجات ماست
وقتی که میدهیم ضرر غصه میخورد
از دست شیعیان چقدر گریه میکند
از دست شیعیان چقدر غصه میخورد
ما بیخیال بیکسی او شدیم و یار
در گوشهای سحر به سحر غصه میخورد
او بانی زیارت کرب و بلای ماست
جاماندهایم ما ز سفر غصه میخورد
امروز هم دوباره به گودال رفته است
دارد برای نیزه و سر غصه میخورد
شاعر؟؟؟
تعداد بازديد : 71
سه شنبه 09 شهریور 1395 ساعت: 18:02
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب