رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند

رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند

رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند

رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند

رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند
رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
رو لباى ما یتیما بعد از این حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد کاش میشد خون ماهارَم بریزن حالا که خون سرش بند

رو لباى ما یتیما بعد از این
حتّى یه ثانیه لبخند نمیاد
کاش میشد خون ماهارَم بریزن
حالا که خون سرش بند نمیاد

 

اى خدا کاشکى طبیب شهرمون
کارى واسه این جراحت بکنه
کاش نگه به پسر بزرگترش
بگید آقاتون وصیّت بکنه

دره خونه ش میشینیم گریه کنون
کاسه هاى شیر توى دستامونه
به حسن با گریه میگیم آقاجون
شنیدیم، شیر دواى بابامونه

باچشاى غرقِ اشک و خون حسین
میگه بسّه بچه ها دیگه پاشین
انگارى که با نگاش به ما میگه
کاشکی بَعدَنم همین جورى باشین

بعضی از همین یتیما که حالا
به نشستنِ دمِ این خونه خُـوشن
واسه چند تا قطره آب تو کربلا
بچّه ى شیرخوارشونـم میکُشن

شاعر؟؟؟


تعداد بازديد : 185
یکشنبه 06 تیر 1395 ساعت: 10:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف