تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
تا که از جانب تو لن آمد
چقدر خیر سوی من آمد
یاده کرببلایت افتادم…
تا که حرف از خود وطن آمد
تا بمیرد به پای معشوقش..
عاشقی از سوی قرن آمد
چقدر نوکری تو خوب است..
چقدر نوکری به من آمد…
مادرت در غروب عاشورا
موقع دست و پا زدن آمد
جان مادر مرا حلالم کن
نیزه ای گرسوی دهن آمد
ساربان خنجری به دستش بود
سمت انگشتر یمن آمد
نشد آخر بگیرم از دستش
به مصاف تو تن به تن آمد
بوریا که به تو نمی آید..
از دهات آخرش کفن آمد
حامد جولازاده
تعداد بازديد : 41
دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت: 12:12
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب