با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می

با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می

با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می

با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می

با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می
با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید نبض احساس دلم،من را به هر سو می

با قلم احساس من نقش دو ابرو میکشید
مست شد تاکه ز تاب زلف و گیسو میکشید
نبض احساس دلم،من را به هر سو میکشید
یک صدو ده مرتبه بانگ هوالهو میکشید
در شب میلاد تو از جان و دل هم بگذرم
من غلام نوکران نوکران قنبرم

باده های جام عشقت را زدم بی اختیار
ای قرار و ای بهار و ای نگار کردگار
حک شده بر روی پیشانی ما با افتخار
 لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار

آمدی ای نو گل باغچه ی بنت اسد
ساکن شهر مجانین تو هستم تا ابد

ما همان طایفه ی حیدری و بی باکیم
که برای تو همیشه سینه ای صد چاکیم
پدرخاک تویی و همگی از خاکیم
به یقین کودک و طفل پدر افلاکیم

لقمه ای نان بده بدجور گرفتار شدم
من به آقایی تو باز بدهکار شدم

جلوه ی کل جهان محو دو چشمان علیست
واژه ی عشق به ولله که حیران علیست
هست هستی،بخدا یک نخ دامان علیست
همه ی کون و مکان گوش به فرمان علیست

 یاعلی میگویم و از هر سری من سرترم
اهل عالم! من گدای خانه زاد حیدرم

حسین خیریان


تعداد بازديد : 89
یکشنبه 05 اردیبهشت 1395 ساعت: 5:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف