اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �

اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �

اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �

اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �

اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �
اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار فاطمیه – امام حسن(ع) ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد �

اشعار فاطمیه – امام حسن(ع)

 

ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد

بین گذر با دیده های تر زمین خورد

 

زهرا و حیدر آینه بودند، هم را

زهرا زمین که خورد، پس حیدر زمین خورد

 

در سر وقار مرتضی را با خودش داشت

بدشد، میان جمعیت با سر زمین خورد

 

اهل زنا كه صحبت از دينِ خدا كرد

هم حرمت محراب، هم منبر زمين خورد

 

میگفت اگر صدیقه ای، شاهد بیاور

چه طعنه ها از مردم این سرزمین خورد

 

حوریه ای که با تلنگر لطمه می دید

با پا لگد که خورد محکمتر زمین خورد

 

هرجا پیمبر بوسه اش میزد کبود است

یعنی سفارش های پیغمبر زمین خورد

 

طفلی حسن در کوچه خیلی دست و پا زد

تا پا شود مادر، ولی آخر زمین خورد

 

این رفتن و این آمدن، چه دردسر داشت!

یک گوش سنگین شد، دوتا گوهر زمین خورد

 

خیلی دلش میخواست که زینب نفهمد

اما، نرسیده به پشت در زمین خورد

 

یک روز زیر دست و پا مادر زمین خورد

یک روز زیر دست و پا دختر زمین خورد

 

اجرا شده توسط حاج منصور در  28 بهمن 94


تعداد بازديد : 97
چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت: 12:54
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف