پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک

پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک

پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک

پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک

پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک
پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پر از گره شده کارم گره گشا افتاد علیِ در نجفم بین کربلا افتاد چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد بفک

پر از گره شده کارم گره گشا افتاد
علیِ در نجفم بین کربلا افتاد

چه زخمها به تنش بود و باز ناله نکرد
بفکر غربت من بود و بیصدا افتاد

تمام هوش و حواسش به خیمه بود و به مشک
کسی شکست پرش را و بی هوا افتاد

چنان عمود به فرق سرش اصابت کرد
که استخوان سر او به چند جا افتاد

بلند مرتبه شاهی قدش خمیده شد و
بلند مرتبه سردار زیر پا افتاد

برادرم که صدا کرد خوب فهمیدم
به دست بوسی زهرا رسید تا افتاد

نبودنش تلفات بدی برایم داشت
نگاه ها بسوی بانوی حیا افتاد

خبر رسید که امنیت حرم رفته
خبر رسید زنی بین خیمه ها افتاد

شاعر؟؟؟

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 315
شنبه 08 اسفند 1394 ساعت: 10:43
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف