loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 159 سه شنبه 26 آبان 1394 نظرات (0)

اشعار شهادت حضرت رقیه(س)

 

خوردم زمین بابا بگو چشم نظر چیست ؟

این آبله آین زخم این خون جگر چیست ؟

 

آشفته ام آشفته ی این کاکل سر

وقتی که مویم سوخته سنجاق سر چیست ؟

 

کردم تکلم با سرت بر نی چه مشکل

من تازه فهمیدم که این درد کمر چیست ؟

 

جز خواهرت زینب کس دیگر نفهمید

ضرب لگدهایی که خوردم بی خبر چیست ؟

 

در این خرابه دخترت هیئت گرفته

شیرین زبانت حیف که لکنت گرفته

 

هر شب صدایت کردم و مشتی به من خورد

حالا صدایم موقع صحبت گرفته

 

دستم به دیوار است و پهلویم شکسته

قدم شبیه مادرت حالت گرفته

 

بازار شام و گوشوار خونی من

از چشم من خواب خوش راحت گرفته

 

حالا منم با چشم های بی فروغی

ماها کجا دروازه ای با آن شلوغی

 

 آن دختر شامی به من حرف بدی زد

با نان خشک خویش حلوای مرا پخت

 

حوریه ات بودم کسی روی پرم رفت

آنقدر رقصیده اند بابا که سرم رفت

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در روز سوم محرم 94

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 62
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1097
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,509
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,910
  • بازدید ماه : 24,237
  • بازدید سال : 399,037
  • بازدید کلی : 22,645,998