تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
علی آرام شد اما جهان از گریه بی تاب است
زمین از غصه لبریز و زمان از گریه بی تاب است
.
کنار نالههای جاودان چاه و نخلستان
گلوی حضرت صاحب زمان از گریه بی تاب است
.
به روی کاغذ آه و اشک و جوهر قاطی هم شد
قلم در دستهای شاعران از گریه بی تاب است
.
دوباره شب شد اما پشت درها خالی از مهر است
به یادش دستهای ناتوان از گریه بی تاب است
.
و چشم کودکان کوفه این دریای بی پایان
پریشان، موج خیزان، نیمه جان از گریه بی تاب است
.
علی جان چشمهایت را مبند این چشمها بی تو
همیشه خارج از شرح و بیان از گریه بی تاب است
.
جهان از غصه لبریز و زمان سرشار دلتنگی
زمین امشب شبیه آسمان از گریه بی تاب است
بهروز سپید نامه
تعداد بازديد : 155
چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت: 10:49
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب