loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 67 جمعه 05 تیر 1394 نظرات (0)

شهدا

 

نیمه شب بود و دشت بارانی
تا طنین دعا به گوشش خورد
خاطراتی به یادش آمد و بعد
روی خاک شلمچه خوابش برد
 
از مسیر زمان گذشت و سپس
دوستان قدیمی اش را دید
شب حمله رسید و در سنگر
عطر اشک پرنده ها پیچید
 
بعد از اینجا درون خوابش دید
گرد و خاکی رسید و طوفان شد
شیمیایی...  گلوله...  آرپی جی...
وشلمچه ستاره باران شد
 
در کش و قوس خواب و بیداری
سرفه هایش شدید تر میشد
خاک نمناک دشت هم انگار
مست عطر خوش سحر میشد
 
عاشقی از زمینیان دل کند
روز جشن پرنده ها شده بود
بعد ار آن سرفه های رگباری
دشت آرام و بی صدا شده بود
 
پیش یاران رفته ی دیروز
عاقبت رو سپید شد سیّد
بعد سی سال گرچه با تاخیر
در شلمچه شهید شد سیّد...

 

محسن کاویانی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 157
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,836
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 19,130
  • بازدید ماه : 26,457
  • بازدید سال : 401,257
  • بازدید کلی : 22,648,218