برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�

برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�

برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�

برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�

برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�
برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
برای اینکه بگویم چقدر آقایی همین بس است که گویم تو کفو زهرایی زبان حاجت من در کنار تو لال است خودت ب�

برای اینکه بگویم چقدر آقایی
همین بس است که گویم تو کفو زهرایی

زبان حاجت من در کنار تو لال است
خودت بزرگ ترین آرزوی دنیایی

کسی که در حرم تو نشست آن لحظه
به حد کفر بود گر کند تمنایی

نزول کرده ای از رتبه الهی خود
ولی حقیقت ما بین لا و الایی

کسی نوشته تویی لا اله الا هو
به عرش تکیه زدی یا علی به تنهایی

کپی برابر اصلت اگر ابالفضل است
عجیب نیست تو آموزگار سقایی

شبی به خاک قدمهات سجده میکردم
میان خواب چه خوابی چه خواب زیبایی

زمان مرگ لباس غلامی ام به تن است
فمن یمت یرنی گفته ای و می آیی

شاعر:حسین صیامی

 


تعداد بازديد : 51
شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 10:48
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف