loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 107 سه شنبه 12 اسفند 1393 نظرات (0)

حضرت زهرا(س)-کوچه بنی هاشم

 

شب و كابوس، از چَشمِ منِ كم سو نمی افتد

تـبِ من كم شده، امّـا تبِ بانـو نمی افتد

غرورم را شكسته خنده ی نا مَحرمی یا ربّ

چه دردی دارد آن كوچه، كه با دارو نمی افتد

جماعت داشت می آمد، دلم لرزید می گفتم

كه بیخود راهِ نامردی به ما اینسو نمی افتد

كشیدم قَدّ به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم

كه حتی ردِّ بادِ سیلی اش، بر گونه می افتد

نشد حائل كند دستش، گرفته بود چادر را

كه وقتی دست حائل شد، كسی با رو نمی افتد

به رویِ شانه ام دستی و دستی داشت بر دیوار

به خود گفتم خیالت تخت باشد، او نمی افتد

سیاهی رفت چشمانش، سیاهی رفت چشمانم

و گر نه اینقدر در كوچه، با زانو نمی افتد

میانِ خاك می گردیم و می گویم چه ضربی داشت!

خدایا گوشواره اینقدر آنسو نمی افتد!

دو ماهی هست كابوس است خوابِ هر شبم، گیرم

تبِ من خوب شد، امّا تبِ بانو نمی افتد

 

حسن لطفی
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 71
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1046
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 12,345
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 90
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 15,746
  • بازدید ماه : 23,073
  • بازدید سال : 397,873
  • بازدید کلی : 22,644,834