داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�

داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�

داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�

داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�

داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�
داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
داغ تو را بهانه گرفتم گريستم از قبر تو نشانه گرفتم گريستم يك گوشه از محله ي درد آشناي تو با يادت آش�

داغ تو را بهانه گرفتم گريستم

از قبر تو نشانه گرفتم گريستم

يك گوشه از محله ي درد آشناي تو

با يادت آشيانه گرفتم گريستم

از كوچه هاي شهر گذشتم يكي يكي

وقتي سراغ خانه گرفتم گريستم

با ماجراي ضربه ي سيلي دلم شكست

يك روضه محرمانه گرفتم گريستم

گوشم شنيد آه تو را بين شعله ها

تا رد تازيانه گرفتم گريستم

مقتل نوشته شانه ات از كار مانده بود

بر موي خود كه شانه گرفتم گريستم

 

شاعر:محمدحسن بیات لو
 

 

تعداد بازديد : 103
دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 10:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف