هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را
هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم ای ماهی فتاده به دریای خون حسین بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم من اشک را

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم

بر زخم بی شماره ی تو گریه می کنم

 

ای ماهی فتاده به دریای خون حسین

بر جسم پر ستاره ی تو گریه می کنم

 

من اشک را ز چادر زهرا گرفته ام

با رحمت دوباره ی تو گریه می کنم

 

وقتی که روضه بر سر گودال می رسد

بر جسم پاره پاره ی تو گریه می کنم ...

شاعر: وحيد محمدي

 

من مشتری روضه ی هر صبح مهدیم

هر صبح با اشاره ی تو گریه می کنم

شاعر: وحيد محمدي


تعداد بازديد : 83
یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت: 9:30
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف