زبانحال حضرت زینب (س) در مصائب حضرت رقیه (س)
دیشب اسیر سلسله و صبح در سجود
غیر از حسین در دل من هیچ کس نبود
دیشب سه ساله دخترکی غرق شور و آه
هر دم غزل ز پاره ی رگهات می سرود
این دخترت مرا به تو هی میدهد قسم
گفتم پدر به داد تو خواهد رسید ، زود
حق دارد او اگر فقط از حال می رود
صد تازیانه آمده بر این تنش فرود
این دختر سه ساله چقدر ، زجر می کشد
کم مانده بر سرش بزنند یا اخا عمود
دختر سه ساله مثل گل است هی لگد نزن
والله می شود کَمه کم پهلویش کبود
می پرسد از من و ز همه همسرت رباب
شیر آمده به سینه ام اما بگو چه سود ؟
جعفر ابوالفتحی