بسم رب الحسین (ع) و له الحمد
آقــــا چـرا سهـم دلـم شد بیــقـــــراری
آخــر بگو تا کـی بود چــشم انتظاری
قـلــب خـــزانی مـانـده از دنیــا برایــم
از بـس کـریمی می کنی مـا را بهـاری
نـذر قــدومـت می کنم اشـک بـصـر را
با رفتنت دل خوش شدم بر گریه زاری
ای کـاش روزی جان به کف آیم کنارت
به به چه زیـبا باشـد این سان همجواری
حسـرت به دل مانـدم که رویت را ببینم
کــی می شــود بر کوچه دل پا گــذاری
ایـن روزها حـرف دل (او خـواهد آمد)
زیـبـاترین ارثیـست که مـانده یادگـاری
غلامحسینی