loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 95 شنبه 09 شهریور 1392 نظرات (0)

 

درشب غصه دلم رنگ سحر میخواهد

وقت پرواز شده بال سفر میخواهد

 

غربت شهر مدینه همه جا معروف است

روضه اش خون دل و دیده تر میخواهد

 

حرمت موی سپیدم که در این شهر شکست

قصه ای شد که سرانجام جگر میخواهد

 

همه قوت من را اثر زهر گرفت

آهم از بغض ترک خورده اثر میخواهد

 

نیمه شب دشمن و بی حرمتی اش یادم هست

او چه از جان منِ سوخته پر میخواهد

 

طرف کوچه کشیدند و عبایم افتاد

بردن پیر مگر چند نفر میخواهد؟

 

آتش و هیزم و کوچه همه اش تکراری ست

غم این صحنه فقط ضربه ی در میخواهد

 

نه عمامه به سرم بود زمین افتادم

نه کسی دور و برم بود زمین افتادم

 

جام چشم من بی تاب پر از غم میشد

داشت لبریز غم و گریه ی نم نم میشد

 

هر قدم پشت سر مرکب دشمن آن شب

از نفس های من سوخته دل کم میشد

 

بند نعلین و کهن سالی و رنج کوچه

به زمین خوردن من داشت مسلم میشد

 

ماه شوال که حال دل من را میدید

با زمین خوردن من داشت محرم میشد

 

بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت

در نظر روضه ی گودال مجسم میشد

 

آه چقدر نیزه و شمشیر بساط قتل...

...تشنه ی خسته به گودال فراهم میشد

 

پنجه ی قاتل بی رحم به جانش افتاد

با سر زلف خودش داشت معمم میشد

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 57
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 146
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,566
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,860
  • بازدید ماه : 26,187
  • بازدید سال : 400,987
  • بازدید کلی : 22,647,948