دنيا بد است، بی تو مکان بدی شدهست
ای صاحب زمانه! زمان بدی شدهست
حتي پيامی از تو به اينجا نمی رسد
بعد از تو باد، نامهرسان بدی شدهست
برگرد، تا هوای زمين را عوض کنی
حالا که نيستی، خفقان بدی شدهست
حالا که نيستی، همه ساکت نشستهاند
حتی زبان شعر، زبان بدی شدهست
ساعت، به سرعت و نگران پيش می رود
اين تيک تاکها، هيجان بدی شدهست
دست مرا بگير که يخ زد بدون تو
جان مرا بگير، که جان بدی شدهست
ميلاد عرفانپور