هرچند شهره اند به عالم کریمها
نشناختند همدمشان را یتیمها
در غربتی ولی اثرت هست هر کجا
مانند عطر می گذری با نسیمها
نور تو بوده در دل ذرات منتشر
پیش از جهان و خلقت آن از قدیمها
با آسمان ، تماس بدون تو مشکل است
آنجا که هست عشق تو ، وصل است سیمها
قدر تو بود دوش نبی پیش از این ولی
افسوس شد شکسته حدود و حریمها
پشتت نماز خوانده ولی بعد مدتی
بستند صف مقابل رویت ندیمها
کج رو شدند و سد صراط تو سالها
کردند مستقیم ِتو را ، مستقیمها !
برقش زیاد بود ،تحمل نداشتند
دادند قرص ماه تو را هم به سیمها !
درد تو نیست زخم سرت غربت بزرگ !
نشناختند درد تو را این حکیمها !
***
حالا که نیستی همه جا هست سایه ات
ما را نکرده ای تو رها چون یتیمها !
سيد محمد حسين ابوترابي