تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
آن طائرم کز آتش در سوخت بال من
بیمارم و نشد کسی اگه ز حال من
دوری باب،داغ پسر،غربت علی
کس نسیت با خبر ز دل پر ملال من
اندر فراغ باب فقط گریه می کنم
تا کی رسد هر آینه وقت وصال من
با پهلوی شکسته یقینم بود دگر
از بعد این «الف» نشود قد «دال» من
در خانه ام ز محرم خود رو گرفته ام
تا او نبیند این قمر چون هلال من
اندر نبرد عشق منم قهرمان و شد
روی کبود وبازوی زخمی مدال من
من حاضرم به پای علی جان فدا کنم
سیلی و تازیانه غنفذ حلال من
پایگاه اطلاع رسانی رضیع الحسین علیه السلام
تعداد بازديد : 113
جمعه 23 فروردین 1392 ساعت: 5:55
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب