رضا از خدعه ي مامون خبر داشت
كجا او بر وليعهدي نظر داشت ؟
همان عزم حسين د ر راه كوفه
رضا هم د ر ره مشهد به سر داشت
غرض اتمام حجت بود اما
كجا اين فهم قوم بي بصر داشت
هويدا كرد «آقا» از امامت
نشان هايي كه بر مردم اثر داشت
شدند آگاه مردم از حقيقت
كه از مامون نقاب خدعه برداشت
چومامون ماند با رسوائي خويش
فقط يك راه حل آن بي بصر داشت
امام هشتمين را كرد مسموم
چه سفاكي به دل آن بد گهر داشت
ائمه جمله گي يك ره گزيدند
كه رسوايي براي كفر و شر داشت
شجاعت با شهاد ت بود اين ره
كه كاخ ظلم را زير و زبر داشت
غروب آخرین روز صفر بود
حريم و هم حرم نيلي به بر داشت
كبوتر بچه اي د ر صحن عليا
كنا ر زائرين سر زير پر داشت
صداي ناله اي را هم شنيد م
چه داغي اين كبوتر بر جگر داشت
تقاعد د ر كنا ر با رگاهش
برايم روزگاري پر ثمر داشت
نيم شاعر كراما ت اما م است
كه طبع خسته ام را پر شرر داشت
به سبكي ساده و از روي ايما ن
«رها»اين گفتگو باچشم تر داشت
شهادت حضرت امام رضا(ع)