سه رباعی عاشورایی
هفتاد و دو گل به آسمان سر زدهاند
با بالِ بریده از قفس پر زدهاند
در کربوبلای تشنه با خون خدا
حتّی به محال، رنگِ باور زدهاند
::
تا ابر سپید، سوی میدان آمد
آن ابر سیاه، تیرباران آمد
باران که نشست، نیزهها گل دادند
انگار بهار در زمستان آمد
::
از نور سرودیم، پر از نور شدیم
از شور سرودیم، پر از شور شدیم
این خاصیتِ گفتن از اوصاف شماست
با لطف شما، شاعر و مشهور شدیم
{رضا احسانپور :: محرم الحرام 1433}